گفتگوي متفاوت ليونل مسي با مجله تايم
ليونل مسي در گفتگو با مجله تايم از خود، دوران حضور در لاماسيا، رقابت با رئال مادريد و کريستيانو رونالدو، و تيم ملي آرژانتين سخن گفته است.
* درباره موفقيتهايش
نميدانم. هميشه در آغاز سال، اين هدف را براي خود در نظر ميگيرم که تلاش کنم به همه دستاوردهاي ممکن برسم، بدون اين که آن سال را با سالهاي پيشين مقايسه کنم، و بدون اين که به اين فکر کنم تاکنون به چه دستاوردهايي رسيدهام يا به عنوان گروه به چه چيزهايي رسيدهايم. اتفاقي که افتاده براي من تمام شده و رفته، و من هميشه به مقابل مينگرم. انسان فرصت ندارد متوقف شود و به هرآنچه روي ميدهد فکر کند؛ اتفاقات بسيار سريع ميافتند. هنگامي که بازنشسته شدم، آنگاه به گذشتهها فکر خواهم کرد.
* نحوه به دست آوردن تکنيک بالايش
واقعا نميتوانم بگويم. سال به سال رشد کردم و بهتر شدم. خوشاقبال بودم که در سنين بسيار پايين فوتبال را آغاز کردم و هميشه همتيميهاي خوبي اطرافم بودند؛ اين به من کمک کرد و روش بازي من را بهبود داد. با گوارديولا بود که بازي تاکتيکي را آموختم و اين همان چيزي بود که بيش از هر چيزي به آن نياز داشتم. از نظر تاکتيکي آموختيم که هنگامي که توپ را نداريم چگونه بايستيم و فکر کنيم. اينگونه زماني که توپ را ميگيريم بهتر کار ميکنيم.
* درباره زندگي سادهاش
هميشه همينطور بودم، حتي در دوران جواني. من هميشه تنها فوتبال را دوست داشتم و زمان زيادي را به آن ميپرداختم. هنگامي که بچه بودم، دوستانم با من تماس ميگرفتند که با آنها بيرون بروم، اما من ترجيح ميدادم در خانه بمانم و براي روز بعد تمرين کنم. دوست دارم بيرون بروم، اما بايد دانست که چه زماني براي بيرون رفتن مناسب است و چه زماني نه. به همين دليل است که ميگويم از آن دوران تاکنون چيزي تغيير نکرده. دوستانم بيرون ميروند و من در خانه ميمانم. اما نه اين که کاري نکنم، بلکه خود را وقف فوتبال ميساختم.
* درباره سرگرمي
هرگز به اين فکر نکردم که دارم سرگرمي و تفريح را قرباني پيشرفت در کارم ميکنم. هميشه دوست داشتم فوتبال را حرفهاي بازي کنم، و هميشه ميدانستم براي اين که به اين هدف برسم بايد از چيزهاي زيادي بگذرم؛ من آرژانتين را ترک کردم، خانوادهام را ترک کردم تا زندگي جديدي بسازم، دوستان ديگري يافتم، و در کنار مردم ديگري زندگي کردم. همه چيز برايم تغيير کرد. اما هر کاري کردم براي فوتبال بود، براي اين که به رويايم برسم. به همين دليل است که در مهمانيها شرکت نميکنم، يا در خيلي فعاليتهاي ديگر حضور ندارم.
* درباره اولين تجربيات حضور در لاماسيا
حضور در لاماسيا بسيار به من کمک کرد چون تک و تنها از آرژانتين آمده بودم و در ميان ديگر افراد لاماسيا حضور مييافتم؛ من شده بودم يکي از آنها. ما همه از جاهاي متفاوتي آمده بوديم و بسيار به هم کمک کرديم. حقيقت اين است که لحظات خوش بسياري در آنجا گذرانديم، چون مدت زيادي را با هم بوديم و دوستيها بين ما قوي و قويتر شد.
* آمادهسازي براي جام جهاني بعدي
براي جام جهاني آماده ميشوم، همانگونه که براي هر مسابقهاي آماده ميشوم. من در تمامي مسابقات يکسان بازي ميکنم، فرقي نميکند آن بازي در جام جهاني باشد يا ليگ قهرمانان، يا در جام حذفي. براي من تمامي بازيها فينال هستند. آمادهسازي من براي ديدارهاي مختلف هيچ تفاوتي با هم ندارد.
* درباره فشار بازي در جام جهاني
ما در تمامي ديدارهاي تيم ملي آرژانتين فشار را حس ميکنيم. فقط هم من نه، بلکه همه ما. از جام جهاني 2010 آموختم که مهمتر از همه اين است که تيم قدرتمند باشد و يکپارچه و متحد. در تورنمنتهاي بسيار کوتاه اين نکته مهمترين است.
* اين که آيا رقابت با کريستيانو رونالدو از او بازيکن بهتري ساخته
فکر نميکنم. من هرگز روي رونالدو تمرکز نميکنم، و هرگز خود را با بازيکن ديگري مقايسه نميکنم. ذهنيت من اين است که هر سال هم به عنوان بازيکن رشد کنم و هم تيم ما بهتر شود؛ اگر رونالدو نبود هم هدف من همين بود.
* نظر مسي درباره رونالدو
به نظرم او انسان خوبي است. به نظرم بازيکن خوبي است که بسيار براي مادريد سودبخش بوده و در هر لحظه ميتواند سرنوشت يک بازي را رقم بزند.
* اين که اگر رونالدو گل بزند باعث فشار روي او ميشود يا نه
نه. برايم اين مهم است که مادريد چه ميکند چون آنها رقيب ما هستند، چون آناه در ليگ ما هستند و چون تقريبا هر سال ما با آنها بر سر قهرماني نبرد داريم. اما رقابت با رونالدو؟ نه.
* احساس مسي پس از شکست
من بازيکني رقابتي هستم و هنگامي که ميبازيم حس بدي مييابم. ميتوانيد هنگامي که ميبازيم اين را در من ببينيد. در چنين شرايطي در حال و روز بدي قرار مييگرم و دوست ندارم با کسي حرف بزنم. تنها در خود فروميروم و بازي را در سرم مرور ميکنم: چه چيزهايي اشتباه شد؟ چه اشتباهاتي مرتکب شدم؟ چرا پيروز نشديم؟
* اين احساس تا چه زماني ادامه دارد؟
تا بازي بعدي. خوشبختانه زياد بازي ميکنيم و اين مدت چندان طول نميکشد!
* انتقادات آرژانتينيها از عملکرد او در تيم ملي
بله، بله، آزاردهنده بود. چون آنها حرفهايي ميزدند که واقعيت نداشت – اين که پوشيدن پيراهن آرژانتين برايم زياد مهم نيست. اما من اين حس را ندارم. من اين طور فکر نميکنم. اکنون به نظرم مردم کشورم درک ميکنند که فوتبال بازي گروهي است، و من به همان اندازه بارسلونا تلاش ميکنم، و همواره نهايت سعي خود را انجام ميدهم.
* حس ميهندوستي، با وجود دوري بلندمدت
من از 12 سالگي دور از کشور بودم اما آرژانتيني بودن من که متوقف نميشود! هرگز هم نميخواهم اينگونه شود. بسيار افتخار ميکنم که آرژانتيني هستم، هرچند که در اين کشور زندگي نميکنم. اين را از زماني که بسيار جوان بودم به روشني گفتهام، و هرگز نخواستم اين حس من تغيير کند. بارسلونا خانه من است، چون هم باشگاه و هم مردم به من همه چيز دادهاند، اما من هميشه آرژانتيني هستم.
* درباره اين که هموطنانش سرانجام با او به گرمي برخورد کردند
اين را ميتوانيد در احساساتي که مردم کشورم دارند ببينيد، اين را ميتوانيد در حرفهايشان در تلويزيون ببينيد. پيشتر، انتقادات بسياري وجود داشت و همه چيز بد بود. اما اکنون اينگونه نيست. اين بسيار خوب است چون به هر کشوري ميروم مردم بسيار عالي از من استقبال ميکنند اما در کشور خودم اين اتفاق نميافتاد.
* درباره طرفدارانش در سراسر دنيا، مانند کلکته هند که اخيرا در آن بازي کرد
باورکردني نبود. اين استقبال در بسياري از کشورهايي که در آنها حضور داشتهام روي داده ولي هنوز برايم شگفتانگيز است. هرگز تصور نميکردم مردم ساکن کشورهاي بسيار دورتر از اسپانيا و آرژانتين اينچنين براي من احساسات نشان دهند. اين من را بسيار خوشحال ميسازد.
* آيا اين ستايشها فشار گلزني را روي او بيشتر ميکند؟
خير، من مانند هميشه بازي ميکنم. چه بازي دوستانه باشد، چه امتياز داشته باشد، چه فينال باشد… هر ديداري. هميشه تلاش ميکنم بهترين بازي را انجام دهم؛ ابتدا براي تيم، سپس براي خودم، براي هواداران، و تلاش ميکنم پيروز شوم.
* کيفيتي که در همتيميهايش ميستايد
ارزشهاي من تغييري نکرده؛ ارزشهايي که از خانواده آموختهام. اين همان ارزشهايي است که با خود به بارسا آوردم، و مسئولان لاماسيا به کودکان ياد ميدهند: احترام، فروتني، همکاري. احترام به ديگري، حالا او هر فردي که ميخواهد باشد.
* جام جهاني 2014
اميدوارم منتقدان را خاموش کنم. اميدوارم آرژانتين موفق باشد و بتوانيم قهرمان شويم. من ميخواهم در برزيل قهرمان شوم و جام جهاني را با همتيميهايم تقسيم کنم. اما اگر قهرمان نشديم، کاري نميتوانم انجام دهم. هنوز فرصت بسياري هست. هنوز زمان زيادي براي آمادهسازي و براي پيشرفت مانده.