آدرس جدید و اصلی سایت:
fcbdownload.rozblog.com
برای دانلود عکس به ادامه ی مطلب بروید و همه را دانلود کرده وبعد extract کنید.
دانلود انها از لینک مستقیم میباشد.
http://www.leomessi.com/descargas/MessiWallpaper_02_1920x1200.jpg
http://www.leomessi.com/descargas/MessiWallpaper_01_1920x1200.jpg
http://www.leomessi.com/descargas/MessiWallpaper_sport_1920x1200.jpg
http://www.leomessi.com/descargas/MessiWallpaper_casual_1920x1200.jpg
La Masia es la academia de las categorías inferiores del Fútbol Club Barcelona. Inaugurada el 20 de octubre de 1979 con un fin básicamente asistencial, como residencia de los jugadores de la cantera que no vivían en las inmediaciones de Barcelona, evolucionó hacia centro de formación de las categorías inferiores del club. Estuvo ubicada entre 1979 y 20111 en la denominada Masía de Can Planas, en las inmediaciones del Camp Nou. Desde 2011, el centro de formación, denominado oficialmente, La Masia-Centre de Formació Oriol Tort,2 se encuentra en la Ciudad Deportiva Joan Gamper, en San Juan Despí. La Masía es un símbolo de la cantera del club azulgrana.
Contenido |
El histórico edificio de La Masia de Can Planas era una casa rural construida en 1702 y comprada por el FC Barcelona en 1953, junto con los terrenos donde posteriormente se construiría el Camp Nou. En un primer momento, la Masía se usó como taller para la confección de la maqueta y sala de trabajo de arquitectos y constructores del Camp Nou, así también como punto de partida de las visitas de altas personalidades y asociados a las obras de construcción. Una vez inaugurado el estadio, el 24 de septiembre del 1957, la Masía cerró sus puertas esperando un destino. En el periodo presidencial de Enric Llaudet este edificio se remodeló y al mismo tiempo se amplió para albergar la sede social del club, que dejaba la Via Layetana para trasladarse al lado del estadio. La nueva sede social fue inaugurada el 26 de septiembre de 1966.
El 20 de octubre de 1979, bajo la presidencia de Josep Lluis Núñez, La Masía se convirtió en residencia de los jóvenes talentos del Barça. En los 610 metros cuadrados de superficie que ocupaba (divididos en dos plantas) albergaba, entre otras instalaciones, una gran cocina, un comedor, un salón de gran tamaño, una biblioteca, los departamentos administrativos del club y dormitorios y vestuarios para 60 promesas, 12 de los cuales dormían en la residencia y 48 en las habitaciones situadas en el Gol Norte del Camp Nou. La actual Masia tenía una superficie de 610 metros cuadrados.
En 2011 se anunció el traslado del centro de formación a unas nuevas instalaciones situadas en la Ciudad Deportiva Joan Gamper, un inmenso complejo deportivo ubicado en San Juan Despí, a 8 km de Barcelona, y denominado La Masia-Centre de Formació Oriol Tort.
Las obras de la nueva Masia comenzaron en diciembre de 2009 y fueron terminadas en julio de 2011. La empresa MCM Renting se encargó de la construcción, con un coste de 9 millones de euros. El edificio tiene una superficie construida de 6.000 metros cuadrados distribuidos en cinco plantas, con capacidad para 123 plazas (83 para residentes y 40 para concentraciones de equipos profesionales).
El objetivo de La Masía es desarrollar el talento de jóvenes que aspiran a ser profesionales del FC Barcelona, gracias a sus cualidades. El club les ofrece formación académica para facilitar un probable salto al fútbol profesional. Muchos de los jóvenes talentos proceden tanto de Cataluña como del resto de España, pero también hay jugadores de otros países.
Más de 30 jugadores han conseguido jugar en el primer equipo del FC Barcelona o en otros equipos de máxima exigencia. Entre ellos se encuentran futbolistas como Ángel Pedraza, Albert Ferrer, Luis Milla, Guillermo Amor, Toni Jiménez, Antonio Pinilla, Josep Guardiola, Paqui Veza Sergi Barjuan, Iván de la Peña, Roger García, Óscar García, Albert Celades, Rufete, Carles Puyol, Xavi Hernández, Francesc Arnau, Albert Luque, Thiago Motta, Gerard López, Luis García, José Manuel Reina, Joan Verdú, Mikel Arteta, Fernando Navarro, Víctor Valdés, Gabri, Andrés Iniesta, Sergio García, Lionel Messi, Bojan Krkic, Gerard Piqué, Giovanni Dos Santos, Cesc Fabregas, Sergio Busquets, Pedro Rodríguez, Thiago Alcántara y Jeffren Suárez.
La última hornada de canteranos también es considerada de gran futuro con jugadores como Alberto Botía, Fran Mérida, Daniel Pacheco, Marc Bartra, Marc Muniesa, Cristian Tello, Jonathan Dos Santos, Sergi Roberto, Sergi Gómez, Gerard Deulofeu, Rafael Alcántara, Javier Espinosa, Carles Planas, Oriol Romeu, Martín Montoya, Isaac Cuenca, Martí Riverola, Andreu Fontàs, Alex Grimaldo, Jordi Alba, Ignasi Miquel y Víctor Ruiz.
En 2009 Leo Messi se convirtió en el primer jugador formado en La Masía en obtener el Balón de Oro, coincidiendo con el Balón de Bronce para Xavi Hernández y el cuarto puesto para Andrés Iniesta.3 Apenas medio año después, el fútbol base barcelonista cosechó un nuevo reconocimiento, después que la Selección de fútbol de España ganase el Mundial de Fútbol de Sudáfrica con nueve jugadores formados en La Masía -Víctor Valdés, Pepe Reina, Carles Puyol, Gerard Piqué, Sergio Busquets, Xavi Hernández, Andrés Iniesta, Cesc Fàbregas y Pedro Rodríguez-, de los cuales siete disputaron la final4
لاماسیای جدید، پشتوانه بارسلونا....
وقتی پسر بچه 13ساله نحیف وریز جثه به توصیه یکی از اعضای تیم کشف استعداد بارسلونا برای انتقال به کمپ لاماسیا معرفی شد،همه اعضای کادر فنی تیم معتقد بودند این استعداد آرژانتینی یکی از بهترین فوتبالیست های نوآموزیست که تا به حال دیده اند...
در گزارش آنها اینطور نوشته شد،((قدرت شوت زنی عالی،سرعت فوق العاده درحالی که توپ را زیر پای خود دارد و مرکز ثقل پایین به او درحین حرکت تعادل می دهدواو باهوش است وذهنیت بسیـار خلاقی داره...))این گزارش در اکتبر 2000شروع کار نوجوان در آکادمی جوانان باشگاه بارسلونا ویا همان((لاماسیا))بود.بازیکنی که با 24سال سن 2بار عنوان بهتــــــرین بازیکن جهان را به نام خود ثبت کرده است،بدون شک لیونل مسی مشهورترین تولید لاماسیا است..
کمپی که دریک بنای سنگی به سبک سنتی کاتالان که در قرن 18ساخته شده تاسیس شد. لاماسیا که مزرعه ای مشهور در نزدیکی استادیوم نیوکمپ بوده است ،اکنون محصولاتی چون بهترین بازیکنان جهان را تولید میکند...بعد از سه دهه از پرورش بازیکنان جوان که همگی امیدوار به ستاره شدن هستند ،این کمپ وارد به دوره جدیدی از فعالیت خود می شود وباشگاه بارسلونا ساختمانی جدید ومدرن دراین کمپ احداث کرد تا فلسفه باشگاه در شرایط کاملا امروزی به بازیکنان نوآموز دیکته شود.ساختمان جعبه ای شکل با نمایی از فلز وشیشه که باشگاه 11میلیون یورو برای ساختن آن سرمایه گذاری کرد و در جشن افتتاحیه آن که بسیار باشکوه برگزار شد نوجوانان جدید درکنار نوآموزان دیروز وستارگان امروز حضور داشتند و مراسم از طریق شبکه های اینترنتی بصورت مستقیم پخش شد...این ساختمان دقیقا درکنار محل تمرین تیم اصلی بزرگسالان قرار دارد و 80ورزشکار نوجوان از رشته های ورزشی مختلف می توانند از پنجره های آن ستارگان باشگاه را در جلسات تمرینی مشاهده کنند. فهرست فارغ التحصیلان لاماسیا در سالهای گذشته بسیار جالب توجه است.این فهرست از نام پپ گواردیولا مربی کنونی بارسلونا آغاز می شود...گوتردیولا در سال 1984 ودر حالیکه 13 سال بیشتر نداشت خانه پدری اش در دهکده سنت پدور واقع در 70کیلومتری بارسلون را ترک کرد تا شاگرد لاماسیا شود.هافبک سابق بارسلونا وتیم ملی اسپانیا ازاین کمپ معرفی شد وبه دنبال وی ،کارلوس پویول مدافع وکاپیتان کنونی تیم،ژاوی ،آندرس اینیستا -زننده گل قهرمانی بخش اسپانیا در فینال جام جهانی 2010-مسی وسسک فابرگاس دیگر محصولات و دستاوردهای سرمایه گذاری باشگاه در پرورش بازیکنان جوان هستند.در مجموع 11بازیکن از فهرست کنونی بارسلونا در این کمپ پرورش پیدا کرده اند. درمقایسه بااین موفقیت در رئال مادرید تنها ایکر کاسیاس دروازه بان این تیم از آکادمی باشگاه بیرون آمده ودر ترکیب اصلی قرار دارد.منچستر یونایتد قهرمان فصل قبل لیگ برتر انگلیس که در دوفینال چمپیونز لیگ سالهای 2009و2011 مغلوب بارسلونا شد نیز 6بازیکن تیم بزرگسالان را از آکادمی جوانانش بالا آورده است.آلکسی گارسیا که مربی مسی،فابرگاس و مدافع میانی کنونی بارسا وتیم ملی اسپانیا یعنی جراد پیکه بوده،به خوبی خاطرات آنها را به خاطر دارد.....گارسیا که اکنون سرمربی تیم دینامو تفلیس گرجستان است از 15سالگی مسی و فابرگاس می گوید:((آنها نوجوانانی آرام و ساعی بودند اما درزمین جنگنده و پخته کار می کردند. هردو در تمرینات به حدی پرتلاش بودند که وقتی بد کار می کردند،حتی مثل بچه های کوچک از گرفتن دوش بعد از تمرین هم با لجبازی امتناع می کردند. اما مهم این است که آنها هنوز پس از سالها همان شخصیت را حفظ کرده اند. این یکی از راز هایی است که چرا مسی وفابرگاس حالا درمیان 10بازیکن برتر جهان قرار دارند. وقتی چند بازیکن سالها درکنار هم بازی می کنند درک متقابل بین آنها برای سالهای سال از بین نمی رود واین چیزی است که اکنون درتیم اصلی بارسلونا می بینیم....))مسی که در شهر روزاریوی آرژانتین متولد شده در جشن لاماسیای جدید در کنار هم تیمی های خود حضور داشت....اوکه به همراه خانواده اش در نوجوانی راهی بارسلونا شد، اگرچه در کمپ زندگی نمیکرد اما معتقد است حضور داشتن درآنجا ودر کنار بچه های دیگر به او کمک کرده تابا زندگی جدید خود وشرایطش سازگاری پیدا کند.((من ساعتهای زیادی در روز را در لاماسیا می گذراندم وبا بچه ها تمرین میکردیم و غذایم را نیز در همانجا میخوردم. بنابراین خاطرات زیادی از لاماسیا دارم.لاماسیا به من کمک کرد تا بتوانم خیلی زود با بارسلونا اخت شوم وحالا که میبینم ساختمان جدیدی برای اینجا افتتاح شده بسیار خوشحالم...))فلسفه کشف و پرورش استعداد در باشگاه بارسلونا همیشه مورد تاکید قرار گرفته و شعار وسیاست مسئولان باشگاه این بوده است:((پرورش بازیکنان در آکادمی مهمتراز خرید ستاره هاست...))
این سیاست سود مالی زیادی را برای باشگاه به همراه داشته است.البته باوجود اینکه پایه تیم را بازیکنان معرفی شده تشکیل می دهند ،اما باشگاه بارسلونا درسالهای اخیر هزینه های زیادی برای خرید بازیکنان متحمل شده، ازجمله آنها در تابستان اخیر 80میلیون یورو برای خرید سسک فابرگاس ونیز الکسیس سانچز مهاجم شیلیایی هزینه کردند. بازیکنانی که در کمپ لاماسیا آموزش می بینند در زبان اسپانیولی ((کانترا(Canyera)))یا ((شکار)) نامیده می شوند....
آنها در دوره حضور خود با شیوه اختصاصی بازی مبتنی ب جاگیری بارسلونا آشنا می شوند.با چنین شیوه ایست که بارسلونا دربازی این فصل خود در لیگ قهرمانان اروپا مقابل ویکتوریا بلژن چک،تا 70درصد توپ و میدان را دراختیار داشتند.
نوآموزان این آکادمی همزمان با آموختن مهارتهای فئتبال آموزشهای دیگری نیز فرا میگیرند. فوتبالیستهای نوجوانی که از اسپانیا یا کشورهای دیگر با خوش شانسی وارد لاماسیا می شوند، تحت آموزش برنامه فشرده ای تربیت می شوند تا به اعتقاد مسئولان کمپ افرادی بار بیایند که اگر نتوانستند یک ورزشکار موفق حرفه ای شوند،حداقل بتوانند زندگی بهتری را دنبال کنند.....
کارلوس فولگوئرا دروازه بان سابق رشته اسکیت هاکی در سال 2001رئیس کمپ لاماسیا می گوید:((در ساختمان جدید کمپ از لوازم وتجهیزات زمین های تمرینی،سرویس کامل پزشکی و فیزیوتراپی استفاده می شود وتمامی کارکنان آکادمی دریک مکان مستقر می شوند.))به اعتقاد او با شرایط جدید یافتن مســـــــــــی های آینده ،بیشتر امکان دارد واین یک ایده واقعی است.
((البته این کارهم سخت است.بازیکنی مثل مســــــــــی درهر قرن یکبار متولد می شود ودراین قرن ما واقعا خوش شانس بودیم که از حضور او لذت بردیم....آنچه لازم است واینکه مطمئن شویم ازتمام بچه هایی که به اینجا می آیند می شود چهره هایی مثل مسی ساخت یا نه!؟؟!
بازیکنانی که بتوانند باعث افتخار مربیان خود وطرفداران بارسا شوند وخود علاقه داشته باشند تا کارهایی را که به آنها محول می شود به خوبی انجام دهند....))
* درباره موفقيتهايش
نميدانم. هميشه در آغاز سال، اين هدف را براي خود در نظر ميگيرم که تلاش کنم به همه دستاوردهاي ممکن برسم، بدون اين که آن سال را با سالهاي پيشين مقايسه کنم، و بدون اين که به اين فکر کنم تاکنون به چه دستاوردهايي رسيدهام يا به عنوان گروه به چه چيزهايي رسيدهايم. اتفاقي که افتاده براي من تمام شده و رفته، و من هميشه به مقابل مينگرم. انسان فرصت ندارد متوقف شود و به هرآنچه روي ميدهد فکر کند؛ اتفاقات بسيار سريع ميافتند. هنگامي که بازنشسته شدم، آنگاه به گذشتهها فکر خواهم کرد.
* نحوه به دست آوردن تکنيک بالايش
واقعا نميتوانم بگويم. سال به سال رشد کردم و بهتر شدم. خوشاقبال بودم که در سنين بسيار پايين فوتبال را آغاز کردم و هميشه همتيميهاي خوبي اطرافم بودند؛ اين به من کمک کرد و روش بازي من را بهبود داد. با گوارديولا بود که بازي تاکتيکي را آموختم و اين همان چيزي بود که بيش از هر چيزي به آن نياز داشتم. از نظر تاکتيکي آموختيم که هنگامي که توپ را نداريم چگونه بايستيم و فکر کنيم. اينگونه زماني که توپ را ميگيريم بهتر کار ميکنيم.
* درباره زندگي سادهاش
هميشه همينطور بودم، حتي در دوران جواني. من هميشه تنها فوتبال را دوست داشتم و زمان زيادي را به آن ميپرداختم. هنگامي که بچه بودم، دوستانم با من تماس ميگرفتند که با آنها بيرون بروم، اما من ترجيح ميدادم در خانه بمانم و براي روز بعد تمرين کنم. دوست دارم بيرون بروم، اما بايد دانست که چه زماني براي بيرون رفتن مناسب است و چه زماني نه. به همين دليل است که ميگويم از آن دوران تاکنون چيزي تغيير نکرده. دوستانم بيرون ميروند و من در خانه ميمانم. اما نه اين که کاري نکنم، بلکه خود را وقف فوتبال ميساختم.
* درباره سرگرمي
هرگز به اين فکر نکردم که دارم سرگرمي و تفريح را قرباني پيشرفت در کارم ميکنم. هميشه دوست داشتم فوتبال را حرفهاي بازي کنم، و هميشه ميدانستم براي اين که به اين هدف برسم بايد از چيزهاي زيادي بگذرم؛ من آرژانتين را ترک کردم، خانوادهام را ترک کردم تا زندگي جديدي بسازم، دوستان ديگري يافتم، و در کنار مردم ديگري زندگي کردم. همه چيز برايم تغيير کرد. اما هر کاري کردم براي فوتبال بود، براي اين که به رويايم برسم. به همين دليل است که در مهمانيها شرکت نميکنم، يا در خيلي فعاليتهاي ديگر حضور ندارم.
* درباره اولين تجربيات حضور در لاماسيا
حضور در لاماسيا بسيار به من کمک کرد چون تک و تنها از آرژانتين آمده بودم و در ميان ديگر افراد لاماسيا حضور مييافتم؛ من شده بودم يکي از آنها. ما همه از جاهاي متفاوتي آمده بوديم و بسيار به هم کمک کرديم. حقيقت اين است که لحظات خوش بسياري در آنجا گذرانديم، چون مدت زيادي را با هم بوديم و دوستيها بين ما قوي و قويتر شد.
* آمادهسازي براي جام جهاني بعدي
براي جام جهاني آماده ميشوم، همانگونه که براي هر مسابقهاي آماده ميشوم. من در تمامي مسابقات يکسان بازي ميکنم، فرقي نميکند آن بازي در جام جهاني باشد يا ليگ قهرمانان، يا در جام حذفي. براي من تمامي بازيها فينال هستند. آمادهسازي من براي ديدارهاي مختلف هيچ تفاوتي با هم ندارد.
* درباره فشار بازي در جام جهاني
ما در تمامي ديدارهاي تيم ملي آرژانتين فشار را حس ميکنيم. فقط هم من نه، بلکه همه ما. از جام جهاني 2010 آموختم که مهمتر از همه اين است که تيم قدرتمند باشد و يکپارچه و متحد. در تورنمنتهاي بسيار کوتاه اين نکته مهمترين است.
* اين که آيا رقابت با کريستيانو رونالدو از او بازيکن بهتري ساخته
فکر نميکنم. من هرگز روي رونالدو تمرکز نميکنم، و هرگز خود را با بازيکن ديگري مقايسه نميکنم. ذهنيت من اين است که هر سال هم به عنوان بازيکن رشد کنم و هم تيم ما بهتر شود؛ اگر رونالدو نبود هم هدف من همين بود.
* نظر مسي درباره رونالدو
به نظرم او انسان خوبي است. به نظرم بازيکن خوبي است که بسيار براي مادريد سودبخش بوده و در هر لحظه ميتواند سرنوشت يک بازي را رقم بزند.
* اين که اگر رونالدو گل بزند باعث فشار روي او ميشود يا نه
نه. برايم اين مهم است که مادريد چه ميکند چون آنها رقيب ما هستند، چون آناه در ليگ ما هستند و چون تقريبا هر سال ما با آنها بر سر قهرماني نبرد داريم. اما رقابت با رونالدو؟ نه.
* احساس مسي پس از شکست
من بازيکني رقابتي هستم و هنگامي که ميبازيم حس بدي مييابم. ميتوانيد هنگامي که ميبازيم اين را در من ببينيد. در چنين شرايطي در حال و روز بدي قرار مييگرم و دوست ندارم با کسي حرف بزنم. تنها در خود فروميروم و بازي را در سرم مرور ميکنم: چه چيزهايي اشتباه شد؟ چه اشتباهاتي مرتکب شدم؟ چرا پيروز نشديم؟
* اين احساس تا چه زماني ادامه دارد؟
تا بازي بعدي. خوشبختانه زياد بازي ميکنيم و اين مدت چندان طول نميکشد!
* انتقادات آرژانتينيها از عملکرد او در تيم ملي
بله، بله، آزاردهنده بود. چون آنها حرفهايي ميزدند که واقعيت نداشت – اين که پوشيدن پيراهن آرژانتين برايم زياد مهم نيست. اما من اين حس را ندارم. من اين طور فکر نميکنم. اکنون به نظرم مردم کشورم درک ميکنند که فوتبال بازي گروهي است، و من به همان اندازه بارسلونا تلاش ميکنم، و همواره نهايت سعي خود را انجام ميدهم.
* حس ميهندوستي، با وجود دوري بلندمدت
من از 12 سالگي دور از کشور بودم اما آرژانتيني بودن من که متوقف نميشود! هرگز هم نميخواهم اينگونه شود. بسيار افتخار ميکنم که آرژانتيني هستم، هرچند که در اين کشور زندگي نميکنم. اين را از زماني که بسيار جوان بودم به روشني گفتهام، و هرگز نخواستم اين حس من تغيير کند. بارسلونا خانه من است، چون هم باشگاه و هم مردم به من همه چيز دادهاند، اما من هميشه آرژانتيني هستم.
* درباره اين که هموطنانش سرانجام با او به گرمي برخورد کردند
اين را ميتوانيد در احساساتي که مردم کشورم دارند ببينيد، اين را ميتوانيد در حرفهايشان در تلويزيون ببينيد. پيشتر، انتقادات بسياري وجود داشت و همه چيز بد بود. اما اکنون اينگونه نيست. اين بسيار خوب است چون به هر کشوري ميروم مردم بسيار عالي از من استقبال ميکنند اما در کشور خودم اين اتفاق نميافتاد.
* درباره طرفدارانش در سراسر دنيا، مانند کلکته هند که اخيرا در آن بازي کرد
باورکردني نبود. اين استقبال در بسياري از کشورهايي که در آنها حضور داشتهام روي داده ولي هنوز برايم شگفتانگيز است. هرگز تصور نميکردم مردم ساکن کشورهاي بسيار دورتر از اسپانيا و آرژانتين اينچنين براي من احساسات نشان دهند. اين من را بسيار خوشحال ميسازد.
* آيا اين ستايشها فشار گلزني را روي او بيشتر ميکند؟
خير، من مانند هميشه بازي ميکنم. چه بازي دوستانه باشد، چه امتياز داشته باشد، چه فينال باشد… هر ديداري. هميشه تلاش ميکنم بهترين بازي را انجام دهم؛ ابتدا براي تيم، سپس براي خودم، براي هواداران، و تلاش ميکنم پيروز شوم.
* کيفيتي که در همتيميهايش ميستايد
ارزشهاي من تغييري نکرده؛ ارزشهايي که از خانواده آموختهام. اين همان ارزشهايي است که با خود به بارسا آوردم، و مسئولان لاماسيا به کودکان ياد ميدهند: احترام، فروتني، همکاري. احترام به ديگري، حالا او هر فردي که ميخواهد باشد.
* جام جهاني 2014
اميدوارم منتقدان را خاموش کنم. اميدوارم آرژانتين موفق باشد و بتوانيم قهرمان شويم. من ميخواهم در برزيل قهرمان شوم و جام جهاني را با همتيميهايم تقسيم کنم. اما اگر قهرمان نشديم، کاري نميتوانم انجام دهم. هنوز فرصت بسياري هست. هنوز زمان زيادي براي آمادهسازي و براي پيشرفت مانده.
|
|
|